حیات خلوت

دست نوشته های یک دانشجو

حیات خلوت

دست نوشته های یک دانشجو

حیات خلوت

مدتی ست یاد گرفته ام با واژه ها بازی کنم،سر به سرشان بگذارم،پیچ و تابشان بدهم.حتی گاهی با آنها قایم موشک بازی میکنم و احساسم را پشت رنگ و لعابشان پنهان میکنم تا آنها مدام در جستجوی من احساسم را فریاد بزنند ...
این دست نوشت ها همه بازی ودست گرمی ست برای نویسنده شدن؛مطمئنم روزی که نویسنده خوبی شدم تازه میفهمم این واژه ها بودند که یک عمر مرا به بازی گرفته اند
آن وقت من میمانم و یک قلم تمام شده و یک کتابخانه پر از تنهایی،گوشه ی حیات خلوت دلم...!
.............
برداشت مطالب این وب با ذکر منبع بلامانع است.

طبقه بندی موضوعی

دريافت کد :: صداياب

زنده رود, زنده بود...اما

سه شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۳۲ ق.ظ


نمی دونم چرا ناخودآگاه با شنیدن خبر باز شدن آب زاینده رود این بیت شعر معروف یکباره در ذهنم جاری شد!

"گر چه آب رفته باز آید به رود .......... ماهی بیچاره اما مرده بود!"

تو این چند مدت شاید هیچ کس مثل کشاورزها از بسته بودن آب ناراحت و نگران نبودند

به قول رفیقم:

"سلامتی باغبونی که زمستونشو بیشتر از بهار دوست داره"

سلامتی تموم کشاورزای که ترک زمین خشک زاینده رود توی کف دستا شون پیداست

سلامتی تموم اقشار زحمت کش

نظرات  (۷)

اقای حاجیان اگه اب زاینده رود برای یزد میاد برای اینه که ما داریم پولشو میدیم
داریم ذغال سنگ هامونو چه از بافق و چه از اردکان براتون میفرستیم اگه این ذغال سنگ نباشه که کارخونه هاتون رو باید تخته کنید
راستی اون پرورش ماهی هم،ماهی آب شوره نه شیرین!تازه شم مال قناتای خودمونه
اوکی
پاسخ:
چراغی که به خونه رواست به مسجد حرامه!
ممنون از نظرتون
منتظر مرگ همیشگی زنده رود هستند اما... نباید دست روی دست بگذاریم
پاسخ:
مثلا چیکار کنیم؟

گنشکی بر جنازه ی گربه ای می گریست، که با این همه زندگی چه کنم.

امیدوارم اینجا هم شاهد دل نوشته های قشنگتون باشم.

پاسخ:
سلام
ایشالا که قلم یاری کنه،ممنون
سلام! من اینجا رو از وب خانوم نادری پیداکردم و به عنوان یک "صاحب نظر" در عرصه ی "همه چی" !خودمو موظف دونستم که واستون نظر بذارم!:)))
خب از اول شروع می کنم.هولم نکنید.وسط حرفم نپرید سوالاتونم بذارید آخر دست بپرسید!:)
اینجا، منظورم "بیان"ه.چقدخوبه ! ماخودمونا کشتیم تا یه سیستم لایک و دیسلایک گذاشتیم ،  اینجا خودش داره ، بعد چه امکانات خفنی واسه نظردهی داره ! آدم دلش میخواد هی نظربده از خودش...ولی ایموتیکن نداره!هاهاهاهاها!:) در کل نظرا توو پنجره جدید باز بشه خیلی بیتره ! ازین نظر اصن حسودی نمی کنم!

...قالب...دربرابر وبلاگ قبلیتون خداس.من خودم فقط یه بار رفتم وب قبلیتون.اون وخ تا چن دقه اول احساس می کردم باید عینک آفتابیمو از چشمم بردارم  تا مشکل حل بشه که بعد متوجه شدم ندارم!ولی بنرتونو عوض کنید.صادقانه میگم!:)))

...عکس...بگذریــــــم...

...درباره...پاراگراف آخر خیلی زیباس!

...پست... قشنگ بود...به خصوص جمله یکی مونده به آخر.راسی! الان اون ماهی ای که مرده چیه یا شایدم کیه ؟!:)

در کل شوخی کردم.وبلاگ چیزیه که باید به دل خود آدم بشینه.اگه مدل وبلاگتونو دوس داریند به حرف بقیه اهمیت ندیند اصن! والاااا:)

پاسخ:
سلام
به به سرکار نخبه استاد کلافگی!
بله بیان خیلی خوفه ،شعرشم که میدونید؟!
"رسانه متخصصان واهل قلم"
چه کنیم دیگه خیلی میخواسیم ریا نشه ولی نشد!(چقدر بده بیان واسه نظراش شکلک نداره،به هر حال شما اینجا یه شکلک {نیشخند} بذارین!)
از تمام نقداتون که بگذریم منظورتون از اینکه "..عکس...بگذریــــــم..."چی بود؟{عصبانی}
در مورد ماهی مرده ام بایئ بگم میتونه اون همه درختی باشه که تو این مدت بی آبی اصفهان خشکیدنو دل باغبون خسته سوخت...

سلاااااااام

گفته بودم ک سره صبر خدمت میرسم ...

بههه بهههه..چ زیبا ...چ متفاوت (کامپیلیتلی دیفرنت!)...چ باکلاس ..

تبریک میگم ....

امیدوارم با این دیدگاه جدید و جالب هم موفق باشییییین..(اینجا منو یاده وبگاهه آقای پزشکی انداخت)

 و نیز! ممنون بابته لینک شدنم...

بنده برعکس  شما و دوسته ناشناس  اینجارو بیشتر دوس میدارم :) !

 

و اما درباره ی "زنده رود زنده بود..اما" عرض کنم ک زیبا و در عین حال تلخ است ...

ب امید روزهایی ک پلهابعد از 10 ماه  تشنگی با دعوا مرافه سیراب نشن!!

پاسخ:
سلام
باعث افتخاره که اینجا مورد پسند قرار گرفته
راستی بابت نقدای آخریه مجله ام مرسیکم الله
زنده رود گرچه باز شد ولی تاکنون که هنوز گل آلوده
سلام.دلم برا نوشته های وب قبلی تون تنگ شده.اینجا خیلی قشنگه ولی اصلا حسی آرامشی که تو اون وب بود رو نداره.
پاسخ:
سلام.راستش خودمم اونجا رو خیلی بیشتر دوست داشتم ولی قسمت نبود...
ایشالا اگه وقت کنم تو اینجا حضور فعال تری خواهم داشت
ممنون
۲۰ فروردين ۹۲ ، ۲۲:۲۹ یک نفر دلتنگ است

سلام.مطالبتون رو خوندم واستفاده کردم.

اما در مورد پست آب باید بگم چند نفر از کشاورزان و اهالی ورزنه بینایی شون را به خاطر شلیک تیرهای مشقی توی درگیری با نیروهای امنیتی از دست دادن.

من باور نمی کردم تا اینکه از بچه هایی که توی بیمارستان فیض بودن شنیدم درسته وچند مورد تخلیه چشم داشتن.

 

پاسخ:
سلام.عجب!
واقعا آدم میمونه چی بگه.
جالبه تموم باغ ومزارع اصفهان رو به خشکیه در حالیه که خود تلویزیون نشون میداد در کویر یزد پرورش ماهی زده بودند!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی