حیات خلوت

دست نوشته های یک دانشجو

حیات خلوت

دست نوشته های یک دانشجو

حیات خلوت

مدتی ست یاد گرفته ام با واژه ها بازی کنم،سر به سرشان بگذارم،پیچ و تابشان بدهم.حتی گاهی با آنها قایم موشک بازی میکنم و احساسم را پشت رنگ و لعابشان پنهان میکنم تا آنها مدام در جستجوی من احساسم را فریاد بزنند ...
این دست نوشت ها همه بازی ودست گرمی ست برای نویسنده شدن؛مطمئنم روزی که نویسنده خوبی شدم تازه میفهمم این واژه ها بودند که یک عمر مرا به بازی گرفته اند
آن وقت من میمانم و یک قلم تمام شده و یک کتابخانه پر از تنهایی،گوشه ی حیات خلوت دلم...!
.............
برداشت مطالب این وب با ذکر منبع بلامانع است.

طبقه بندی موضوعی

دريافت کد :: صداياب

بازار شب عید

شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۲۱ ق.ظ
این روزها اگر وقت کردی جیب هایت را خالی خالی کن و بدون هیچ پولی برای خرید سری به بازار بزن. بازار شب عید واقعا دیدنی ست.
به بازار برو و به جای اینکه به فکر خرید باشی و به اجناس و کالا ها نگاه کنی تنها به مردم نگاه کن،به فروشنده ها که برای جذب مشتری دست به هر ترفند و روش (و گاهاٌ نیرنگی) می زنند و حتی گاهی برای ربودن مشتری ازچنگ دیگر فروشندگان با یکدیگر مشاجره و بحث می کنند.
به مشتری ها نگاه کن،به بچه ها و زنانی که چشمشان هر چه را می بیند می خواهد.
به مردانی که تنها دغدغه و استرس خریدشان کفاف دادن پول جیبشان است.به آنها که سخت مشغول چانه زدن هستند.
به همه نگاه کن،به شلوغی هایی که تنفس رامشکل می کند،به هیاهوی که برای هیچ است،به حساب و کتاب هایی که پشتش هزاران سود و زیان است...
نگاه کن و ببین دنیا و دیدنی هایش چقدر شبیه زرق و برق این بازار هاست
 و چه تامل برانگیز فرمودند امام یازدهم (ع)که:
«الدّنیا سوق ربح قوم و خسر آخرون»
دنیا بازارى است که گروهى سود بردند و گروهى زیانکار شدند.


پی نوشت:

چقدر بی تو جهان مثل جمعه بازار است...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۲۴
محمد حاجیان