ایام نوروز-ساعت 11 شب-پارک ناژوان
وقتی صدای جر و بحث چند تن از اراذل اوباش منطقه رو با یک خانواده ی شیرازی که برای مسافرت نوروزی به اصفهان آمده بودند شنید.به خود اجازه نشستن نداد،جلوتر رفت.دعوا بر سر مزاحمت اوباش به دختر این خانواده بود.
غیرتش اجازه نداد مشتی اوباش مست، آسایش و آرامش یک خانواده ی مسافرِ که بی پناه و بی دفاع بودند را بگیرند و او را باکی نباشد.
جلو رفت و به هر طریقی بود مانع ایجاد مزاحمت و تعرض اوباش به آن دختر شد
جلو رفت اما دیگر برنگشت...
با قداره ای از پشت سر کشته شد!
چندی ست مطلب زیبایی با عنوان "
همین هایی که زندگی را زیباتر می کنند"در فضای مجازی زیاد به چشم میخورد.(این پست را در ادامه مطلب گذاشته ام)در آن مطلب آدم هایی که بستنی چوبی می لیسند،در خیابان به طور لی لی راه می روند،باعث ترس گنجشک ها نمیشوند و لبخندشان را ازشما دریغ نمیکنند را عامل زیبایی زندگی میداند.
مطلب جالبی بود ولی کاش حواسمان باشد قبل از این آدمها، هستند آدمهایی که ابتدا دنیا را جایی برای زندگی کردن می سازند.چرا که نیاز به امنیت و شئون اجتماعی بسیار ضروری تر و اساسی تر از نیاز به زیبایی اجتماعی و لطافت زندگی ست.
اینها همان هایی هستند که با گذشت از خود راه را برای زیبا کردن زندگی برای بقیه هموار میکنند.
کسانی مثل جوان 19 ساله ای به نام
محمد عابدی