سوال هایی در انتظار جواب...
این روزها مراسمات سیاسی انتخابات،اعلام نتیجه،تنفیذ و تحلیف و...دارد به خوبی برگزار می شود ولی هنوز بسیاری از سولات اساسی ومهمی که ریشه در 4 سال پیش دارد همچنان بی پاسخ مانده است مثلا این که؛وقتی بنا به قرار همیشگی میشود همه چیز ،خیلی خوب و بی شائبه پیش رود ،پس آن همه دغدغه و اعتراض و آتشی که 4 سال پیش شعله هایش تا اعتقادات دینی مردم هم زبانه کشید بخاطر چه بود؟
چرا بعد از اثبات دروغ گویی فتنه گران و مدعیان تقلب و حسن نیت دولت دهم در اجرای انتخابات هیچ فریب خورده ای حاضر به معذرت خواهی از آن دولت و مردم نشد؟
آیا هنوز بهترین وقت محاکمه و مجازات کسانی که اعتقادت و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را به بازی گرفتند همچنان نرسیده است؟
چرا وقتی مشخص شد سرنوشت انتخابات به هر نحوی میشود رقم بخورد در مقابل سکوت ارزشمند اصولگرایان در این انتخابات هیچ تقدیری که از آنها به عمل نیامد بعضا مورد کنایه نیز قرار گرفتند!؟
(در حالی که برای به دور دوم کشیده شدن انتخابات و احتمال رقم خوردن نتیجه ای دیگر تنها ابطال چند هزار رای کافی بود!)
به هر حال روز های خوب در حال سپری شدن است و امید می رود در دولتی که با شعار تدبیر و امید روی کار آمده تدبیری اندیشیده شود که با رویکردی شفاف ومطمئن این سوالات پاسخ بگیرد .
چرا که "اعتدال" که این روزها به عنوان یک کلید واژه زیاد از زبان رئیس جمهور منتخب شنیده می شود به قول رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ یعنی اسلامی بودن تمام امور.یعنی عادلانه با تمام اتفاقات وجریانات رو به برو شدن.و عدالت چیزی جز پاسخ گرفتن این سوالات عقیم و خاک گرفته نیست!
هر چند معتقدم اگر در مورد فتنه ی آمریکایی اسرائیلی سال 88 که عروسکان خیمه شب بازی اش کسی جز سران اصلاحات نبود به جای محافظه کاری به مردم دید و اطلاعات روشنی القا میشد الان کسی از این طیف کوچک جرات نمی کرد به دنبال سهم خواهی باشد و با چهره ای حق به جانب بگوید:اعتدال یعنی همان اصلاح طلبی!
اصلاح طلبانی که با وجود تکرار مکرر رئیس جمهور منتخب مبنی بر فراجناحی بودن دولتش همچنان برای اصلاحاتی نشان دادن این دولت دست از هیچ تلاشی برنمی دارد.
هر چند با این اخلاق فرافکنی گونه طیف اصلاح طلب دارد به طور مشخص نشان میدهد که به هیچ وجه حاضر به پذیرش شکست در انتخابات ها نیست.
چه در 4 سال پیش که با رای مردم شکست خوردند و چه در انتخابات امسال که با کنار کشیدن تنها نامزد اصلاحات (عارف)از صحنه ی رقابت( که خود گواه واعترافی بر شکست زود هنگام گفتمان این طیف بود) حاضر به پذیرش مجدد شکست خود نشدند....
با این حال به نظر می رسد این حزب رقابت با حزب اصولگرا و شکست آنها را در مسائل سیاسی کشور را از پیروزی خود مهمتر و ضروری تر میدانند چرا که برای به رخ کشیدن شکست اصولگرایان در این انتخابات از هیچ اقدام مخربی دریغ نکردند.ولی باید بدانند با وجود ریئس جمهوری که در کنفرانس های خبری اخیرش ضروری ترین مسئله را پایبندی به اصول و آرمانها وهمینطور التزام به ولایت و قانون میداند ؛"شاید اصولگرایان شکست خوردند ولی اصولگرایی شکست نخورده است".
این جمله حاج حسین شریعتمداری از حامیان همواره خط امام ورهبری ست کسی که شاید در این انتخابات بیش از هر کسی آماج حمله ها و تخریب های دشمنانش قرار گرفت.
کسی که بر خلاف واقع بارها متهم شد به افراطی گری و دوگانه گویی...

روشن است که اگر آقای شریعتمداری و امثال ایشان بعد از انتخابات شروع به حمایت کسی می کنند که تا پیش از این مورد انتقاد آنها بوده تنها به این خاطر است که قبل از انتخابات وظیفه ی روشنگری اذهان عمومی و تبیین سره از ناسره وبعد از انتخابات با رقم خوردن هر نتیجه ای وظیفه ی حمایت همه گونه از رئیس جمهور منتخب مردم و سکوت در برابر مواضع قبلی خود را دارند.
البته این سکوت به معنی عقب نشینی از مواضع قبلی نیست این حقیقتا همان اخلاق ارزشمند انتخاباتی ست که اگر موسوی و کروبی و دیگر فریب خوردگان اینگونه عمل می کرند شیرینی بالاترین مشارکت مردم در تاریخ انتخابات در کام ها تلخ نمی شد....
نکته نوشت :عارف بر خلاف بسیاری از انتظارات حتی به سرپرستی یک وزارت نیز منصوب نشد....!
پی نوشت: من منکر بسیاری از شخصیت های بزرگ طیف اصلاح طلب و بعضا اقدامات کارامد و سازنده اصلاحات نمیشوم ولی نقش موثر برخی از بزرگان این حزب در فتنه 88 مثال "گاو نه من شیر" بود!!!
اگه اوشون بیان متوجه میشن که من ایشونم...
میگم میشه آمپاسو ترجمه کنی؟؟؟؟