حیات خلوت

دست نوشته های یک دانشجو

حیات خلوت

دست نوشته های یک دانشجو

حیات خلوت

مدتی ست یاد گرفته ام با واژه ها بازی کنم،سر به سرشان بگذارم،پیچ و تابشان بدهم.حتی گاهی با آنها قایم موشک بازی میکنم و احساسم را پشت رنگ و لعابشان پنهان میکنم تا آنها مدام در جستجوی من احساسم را فریاد بزنند ...
این دست نوشت ها همه بازی ودست گرمی ست برای نویسنده شدن؛مطمئنم روزی که نویسنده خوبی شدم تازه میفهمم این واژه ها بودند که یک عمر مرا به بازی گرفته اند
آن وقت من میمانم و یک قلم تمام شده و یک کتابخانه پر از تنهایی،گوشه ی حیات خلوت دلم...!
.............
برداشت مطالب این وب با ذکر منبع بلامانع است.

طبقه بندی موضوعی

دريافت کد :: صداياب

برداشت آزاد (دنیای عشق)

سه شنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۲۵ ق.ظ

شب بود، با یکی از رفیقام تو یه خیابون نسبتا تاریک و خلوت حرکت میکردیم.تقریبا تند می رفت...

داشتیم در مورد ماه رمضون و روزه هاش بحث میکردیم.کم کم حرف رسید به اینجا که آدم باید به فکر ثواب و توشه راه آخرتش باشه.تو این ماه رحمتم که کار خیر فت و فراوونه،تازه ثوابشم چند برابره...

همینطور که داشتیم حرف میزدیم یه دفعه چشممون خورد به یه پیرزنی که لب جاده ایستاده بود و داشت به نشونه ایستادن ماشین دست تکون میداد.سرعت نسبتا بالا و رنگ چادر مشکی زن تو اون سیاهی شب موجب شد اونو خیلی دیر ببینیم و به اصطلاح ردش کنیم.

کمی که جلوتر رفتیم،یدفعه به هم یه نگاه معناداری کردیم...رفیقم زد رو ترمز و دنده عقب گرفت.

رسیدیم به اون پیرزن،بهش گفتم :کجا میری مادر؟

با عصای دستش به انتهای خیابون اشاره کرد و گفت:دو تا خیابون بالاتر

گفتم: بیا بالا

سوار شد،تو راه یکسر داشت دعامون میکرد.چند دقیقه ای زیاد طول نکشید که به مقصد مورد نظرش رسیدیم.پیاده شد و باز با زبان خیر و دعاگونه ازمون تشکر کرد و رفت.

به دوستم گفتم:عجب! اینم از ثواب و کار خیر که ازش حرف میزدی و دنبالش بودی.

دوستم گفت:آره ولی بنظرت اگه رسوندن یه پیرزن تنها تو این خیابون خلوت و این شب تار هیچ ثوابی ام نداشت ما اونو نمی رسوندیم!!؟؟

...

بعد یه فکری کردم و پیش خودم گفتم شاید اگه ملاک همه ی آدم ها برا انجام کارهاشون وجدان و در نظرگرفتن خدا بود ،دنیا برای زندگی جای خیلی قشنگی تری میشد.اصلا میشد دنیای عشق


حدیث نوشت:

امام علی:

(( إن قوما عبدوالله رغبه فتلک عباده التجار وإن قوما عبدوالله رهبه فتلک عباده العبید و إن قوما عبدوالله شکرا فتلک عباده الاحرار))

همانا گروهی خدای را به انگیزه پاداش می پرستند ، این عبادت تجار است و گروهی او را از ترس می پرستند، این عبادت بردگان است و گروهی او را از روی سپاسگزاری می پرستند و این پرستش آزادگان است.))


سوال نوشت: نمیدونم اگه کلا کارهای خوب ثواب نداشت و کارهای بد هم عقاب نداشت،وضعیت ها مون چطوری بود!؟

نظر شما چیه....؟



نظرات  (۳۵)

آهان ......

چشم اگه بتونم و از پسش بربیام در خدمتم.

راستی مقاله رو هم که به ایمیلتون فرستادم.

پاسخ:
ممنون از لطفتون
بله رسید،اتفاقا موضوعش بسیار جدید و جالب بود

مرسی. نظر لطفتونه.

چرا دیره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ:
گفتین سال دیگه می بینمتون
گفتم سال دیگه  خب دیره...
تازه میخواییم از مقالاتتون تو کوچه استفاده کنیم.

سلام

یه خـــــــــــــــــــــــــــــبر خیلی خوب( البته بیشتر برا خودمون): دو تاییمون ارشد قبول شدیم.

انشالا جشنواره سال دیگه می بینیمتون...

 

پاسخ:
سلام
هورااااااااااااااااا
بابا گل کاشتین،شما نمونه بارز دانشجویان فرهنگی هستین که از درسشون غافل نشدن.
سال دیگه دیره...

درود بر حاج آقا حاجیان بزرگوار

اول اینکه کلی غبطه خوردم که شما شیرینی سفر به خونه ی خدا رو چشیدید.

دوم اینکه من که هرچی توی این چند روز اومدم به هوای پست جشنواره خبری نبود.(این بود قرارمون؟!) منم تموم پست هاتون رو خوندم.

سوم اینکه دست نوشته هاتون عالین و دست به قلمتون حرف نداره.امیدوارم یه روزی اسمتون رو بین نویسنده های بزرگ ببینم.

در پناه حق شاد و سربلند باشید.

درود بر حاج آقا حاجیان بزرگوار.

اول اینکه کلی غبطه خوردم که شما شیرینی سفر خونه ی خدا رو چشیدید.

دوم اینکه من که هرجی تو این جند روز اومدم به هوای پست جدید خبری نبود،(این بود قرارمون؟!) منم تموم پست هاتونو خوندم.

سوم اینکه دست نوشته هاتون عالین و دست به قلم تون حرف نداره امیدوارم یه روزی اسمتون رو بین نویسنده های بزرگ ببینم.

در پناه حق شاد و سربلند باشید.

پاسخ:
سلام علیکم بر تک فعال فرهنگی دانشگاه.
اول اینکه ایشالا به زودی زود قسمت خودتون بشه
دوم اینکه حق باشماست،ایشالا به زودی زود(منتظر عکسای جشنواره ام،راسی اگ عکس جالب دارین شمام برام میل کنین به این آدرس:hajiyan.mohammad@yahoo.com
(تکیه کلامو خوب اومدین!)
سومم اینکه این نظر لطف شماست،ذهنتون قشنگ برداشت کرده
همچنین...

ممنون نظر لطفتونه منم با این که سال اولم بود توی چشنواره شرکت می کردم و استرس داشتم خوشحالم که با بچه هایی مثل شما آشنا شدم.البته  میدونید که شایسته تقدیر شد. ولی اگه دوست داشته باشین می تونم براتون میلش کنم.

ایمیلتونا بهم بدید براتون میفرستم.

پاسخ:
واقعیت بود...
بچه های امسال واقعا همه جوره پایه بودن،حتی تشویق های اختتامیه امسال،ساخت غرفه و... با هیچ سالی قابل مقایسه نبود
اصفهان...قهرمان
مهم اینه که برگزیده شد
این میل منه:
hajiyan.mohammad@yahoo.com
لطف میکنین.

سلام آقای حاجیان

خوبین؟

وهاب هستم  از بچه های جشنواره، گفتین بیام وبلاگتون اومدم ، فقط پست جدید نداشتید روی این پست آخرتون نظر گذاشتم.از وبلاگتون خیلی خوشم اومد، خیلی قشنگه.

انشاالله همیشه موفق باشید.

پاسخ:
سلام علیکم
ممنون
پست جدیدم به زودی میذارم
جشنواره امسال با وجود افرادی مثل شما در کنار همه ی سختی ها و کمبود هاش واقعا خوش گذشت.
راستی من چطوری میتونم مقاله تون که مقام آورد را بخونم؟
b roooooooooz shod
سلاااااام....
تبریک میگم آقاااا...
خوش گذشت؟؟؟؟؟
چه خبر بود؟

پاسخ:
سلام
ممنون
آره خیلی خوف بود.سلامتی،ایشالا به زودی با پستای جدید میرسیم خدمت
نمیدونم والا
شاید با ویدئو پرژکتور برام نمایش دادند.. کیفیت Full HD
باحاله هااا.

چرا من مجبورم وقتی میام وبت صدای اسپیکرمو ببندم؟؟
آقا برا IP من تنظیم کن که یه موزیک بی کلام پخش بشه...
یا یکی از آهنگای آلبوم 7 band رو بذار.
اصلا این بود قرارمون؟؟؟
پاسخ:
اصن اونجا برق نداره.
حالا یه لینک پیشنهادی بفرست ایشالا با پست جدید عوضش میکنم.
حاجی اینو دانلود کن و بذار آهنگ وبت
به طاها به یاسین ورژن 2
استاد علی فانی
http://dl.clip98.ir/clip98/music/mordad-92/BeTahaBeYasin2%20Ali%20Fani%5Bclip98.ir%5D.mp3
پاسخ:
به روز نیستیا؛شنیده بودم
روز جهانی چپ دست ها بوووووووووووووووووووووووووووود...
نه بابا، لنز مال اوناییه که هم عینک خودشون هست هم عینک بصیرت...
منم لنز بصیرت گذاشتم...
پاسخ:
اونوخ یه سوال:شما که چپ دستین،روز محشر کارنامه ی اعمالتونو دست چپتون میدن دیگه!(نیشحند)
حاجی این بود قرارمون؟؟
چرا 22 مرداد رو به من تبریک نگفتی؟؟
چرا خب؟؟
همش بخاطر اینه که عینک بصیرت رو نمیذاری..
لا اقل برو لنز بصیرت رو بذار.. 
پاسخ:
در یک کامنت بیش از یه مورد نمیشه از "تکیه کلام" استفاده کرد!
22مرداد؟چه خبر بوده مگه؟
لنز بصیرت برا نخبگانه(چشمک)
۲۵ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۰۶ سمفونی صبر

سلام

 

آهنگت که حرف نداره دست شما درد نکند...اما نوشته ات من که خیلی وقتا این ادم ها را سوار میکنم و میرسانم و آخرش دستامو بلند میکنم میگم خدایا برای تو بود فقط تو...البته به ملائک هم میگم حواستون به حساب کتاب باشه ها

پاسخ:
سلام

خواهش میکنم.دست شنونده اش درد نکنه.
امام علی:خالص کردن عمل از انجام دادن خود عمل سخت تر است.
ممنون
۲۵ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۱۱ میر حسین یارانت هم تو تحمل نکردند شرمت باد موسوی...
پاسخ:
قشنگ بود
مطلب جدید بت و بز را دراین درگاه بخوانید
hera67.blogfa.com

پاسخ:
خواندیم،نکته دار بود(چشمک)
هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمیگیره.
تو هم برا ثوابش بوده که کمک اون پیرزن کردی.
والا عمرا............
ولی اینجور قضاوت نکن
تا حالا خیلی وقتها شده که خیلی کارها کردی ولی اصلا تو فکر ثواب و عقاب نبودی
خواستی یه کمکی کرده باشیپ
تا حالا نشده؟؟؟؟؟
پاسخ:
شاید برا ثوابش به اون پیرزن کمک کردیم ولی مسئله اینجاست که در اون وضعیت حتی اگه این کار هیچ ثوابی ام نداشت ما باز این کارو میکردیم.
حالا اینکه به چه انگیزه ای؟بماند با برداشت مخاطبین.... 
به نظر من خوبه که ادم کار را واسه ی رضای خدا انجام بده و خدا رو واسه خودش صدا بزنه نه واسه بهشت
ولی ....
کاش ما هم میتونستیم اینجوری باشیم(خودم را میگم)
ادم بعضی موقع ها به خیال خودش کار ثواب میکنه..
بعد میفهمه اون کارش به خاطر خدا که نه....حتی به خاطر بهشت هم نبوده..به خاطر خوش امد دوستانش بوده
کاش خدا هم بهترین دوستمون میدونستیم
پاسخ:
گویند بهشت بهتر است یا دوست؟
ای بی خبران بهشت با دوست نکوست!
۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۵۸ برادر اعتدال

سلام

آقا من اول از همین تریبون اعتراف میکنم اصراری بر موضع خود ندارم.

_

خب اسم این رفیق مخلصت چیه؟مدل ماشینش؟بالاترین سرعتی که اونشب میرفتین؟

عایا عکس انتخابی عکس آن پیرزن تنها و مظلوم است؟

پاسخ:
سلام.
شما و عقب نشینی!؟
...
اسمشو بیخیال ولی شاید بشناسیش،مدل ماشینشم بالاست،حدود 100تاخب البته جاده خلوت بوداااااااا.دیگه؟
در مورد عکسم همون دیالوگ همیشگی:شما چی فکر میکنی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۲۴ غریبه آشنا
سلام ...
این همه مریم کجا بودن سرو کلشون پیدا شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
سلام.حالا مگه طوریه؟
۲۳ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۳۲ خم گیــــــسو
درووووووووووووود خوبی؟ ببخشید دیر اومدم کمی سرم شلوغ بود فقط تونستم نظرات وبلاگ تایید کنم بخاطر هیمن امروز فرصت شد تا سر بزنم...
بعضی چیزا به ثواب یا عقاب نیست بلکه به وجدانه کسی که می بینه یه مادر تنها اون موقعه شب و با یه عصا اونجا ایستاده باید به وجدانش رجوع کنه که اگه اون مادر خودش بود چیکار میکرد همه اینا برمیگرده به وجدان آدم اینکه چه کسی وجدان داره و چه کسی نداره،

پاسخ:
ممنون
کاش وجدانمون همیشه بیدار باشه...
۲۳ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۲۵ غریبه آشنا
ایشالا
ترس از کدوم عقاب؟؟؟؟؟؟؟
باور کن بسته بود...میتونی امشب ساعت3ونیم بری ببینی...
در ضمن روسری دوستم با لباس بیمارستانش کاملن ست بود...
بش گفتم هرکی اینو خریده میدونسته دقیقن قراره1هفته بعد بیای اینجا
گفته بزار با لباست ست باشه....(چشمک)
دوس نداری تاییدش نکن..
پاسخ:
بیخیال...
من نمیدونم،اگه میخواستین میتونستین پیدا کنی.اصلا خشکه حساب میکردی.
...
)):

۲۳ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۱۶ گریه های امپراتور
سلام.نکته های قشنگی داشت.
پاسخ:
سلام
قابل شما رو نداشت
میگم اسمتون هنوز اینجا تغییر نکرده(:
شرمنده تا دیدم یاد جریانات قبلی افتادمو خندم گرفت(خجالت)
سلاااام 
پست جالبی بود ولی آقای حاجیان بیشتر مردم با اینکه می دونن کاری ثوابم داره بازم انجامش نمیدن،دیگه افرادی که فقط به خاطر عشق به خدا کاریو بکنن واقعا کمیابه...اون خداست که همیشه عاشق بنده هاشه ...

چه وبلاگ با کلاسی دارین ولی چرا نمیشه شکلک گذاشت؟؟!:(
ممنون که به وبلاگم اومدین:)
راستی واسه کوچه هم تبرییییک ایشالا ارومیه هم اول میشین:)
پاسخ:
سلام
ممنون ،بله همینطوره...

چشماتون باکلاس می بینه.(:
آره دیگه ما تو بلگفا نصف حرفا و منظوراتمونو با شکلک نشون میدادیم.ولی حالا حسابی تو آمپاسیم):)
دعا بفرمایین ایشالا اول میشیم.
۲۳ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۰۵ بالاتر از افلاک
سلام
الان چون عبد خوبی نیستم(شاید اصلا عبد نیستم)  اگه کاری ثواب نداشت فک نکنم خیلی انجامش میدادم،!!!:-((((
ولی اگه عبد بشیم ایشالا! همین که یاد لبخند رضایت خدا از چشم گفتن بی چون و چرا بیافتیم بدون ثواب انجامش میدیم و بدون عقاب ترکش میکنیم...
مسئله تسلیم محضه!!که الان نیست...

خداکمکمون کنه
التماس دعا
پاسخ:
سلام
لبخند رضایت خدا! ترکیب قشنگی بود.
یاد این آیه افتادم:
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه
۲۲ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۳۹ غریبه آشنا
یکی از دوستام 1شنبه تصادف کرد...
ساعت2نصف شب فهمیدم تو بیمارستان تنهاست..
لباس پوشیدم و راه افتادم ساعت 3ونیم بود که رسیدم پیشش..
به نظرت بخاطر ثوابش بوده؟؟؟؟؟؟
راسی اون موقع شب مغازه هابسته بود بخاطر همین براش چیزی نگرفتم..
پاسخ:
عجب!
 ایشالا زود خوب بشند...
شاید بخاطر ترس از عقابش بوده!؟
راستی سوپری بیمارستان 24ساعته بازه...(چشمک)
۲۲ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۶ غریبه آشنا
مستی را دیدند مشعلی آتش وجام آبی در دست دارد
از او پرسیدند کجا؟
گفت:
میروم با آتش بهشت را بسوزانم وبا آب جهنم را خاموش...
تا مردم خدا را به خاطر عشق بپرستند.... نه به خاطر
 عیاشی در بهشت و ترس ازجهنم...
پاسخ:
بسیار مرتبط و به جا
قشنگ بود
همیشه کارای خوب ارامش بخشه حتی اگه مسیرش سخت باشه و حتی تلخ، مهم نتیجه و حسن نیته
پاسخ:
احسنت...
حاجی
احسنت....
البته دیگه ریا شد.
سعی کن نگی کارهای ثوابتو..
مث من
کار سختی نیستاا.
عینک بصیرت و سمعک شهامتم رو قرض بدم بهت عایا؟؟؟
پاسخ:
اولا کار خوب من نبود کار رفیقم بود
دوما منظور از طرح این مسئله گفتن اینکه کار ثواب کردیم نبود و گرنه اگه قرار بود برا ریا شدن باشه که کارای بزرگتری کرده ایم مثل وقف مسجد و مدرسه در آینده دور(نیشخند)
نه،میترسم با عینک بصیرت شما به انحراف برم(چشمک)
این مطلب شما در سایت معجون ( شبکه پیوندهای دیجیتال خمینی شهر) بازنشر شد
 موفق و پیروز باشید
پاسخ:
ممنون
سلام خاطره ی خیلی قشنگی بود با نگارش روان
تشکر از حضورتون
التماس دعا
پاسخ:
سلام
لطف دارین
محتاج دعا
ســـلام

محمد آقا کار شما و دوستتون قابل ستایش و تحسینه ، اما به نظر من انســــــان نباید عمل خیری که انجام میده توقع متقابل داشته باشه .
هیچ خوب مطلقی وجود نداره و هیچ بدمطلقی هم وجود نداره ، هر آدمی مجموعه ای از صفات خوب و بده . با این تفاوت که توی وجود بعضی ها ، صفات خوب بیشتر خودش رو نشون میده و در وجود بعضی ها صفات بد ، که البته این هم بستگی داره به شرایط زندگی ، فرهنگ اجتماعی و خیلی فاکتور های دیگه ، و بایــد این رو بدانیم که خداوند ارحم الراحمینه ...
پاسخ:
سلام
البته ما توقعی از اون پیرزن نداشتیم.مسئله اینجا بود که رفیقم میگفت همچین جایی از خدا هم نباید توقع ثواب داشت و ما باید به تکلیفمون عمل کنیم.
بله،همینطوره انسان مجموعه ای از صفات خوب و بده و باید کاری کنه که نفس خودشو وادار کنه به خوبی کردن ودوری از بدی.
خدا هم قطعا برا محاسبه ی ما تمام جوانب رو اعم از شرایط زندگی ، فرهنگ اجتماعی خواهید سنجید.
سلام محمد آقا ، ممنوووون که به وبم اومدین ، موفق باشید ...
پاسخ:
سلام
شمام موفق باشین
سلام
قبول باشه.
عالی بود. به خوبی و ثواب کار خیر آن شب تان کاری ندارم، مفهوم و منظور نوشته عالی بود.
پاسخ:
سلام
ممنون.شما لطف دارین
منکه خودم هیچوقت نمیتونم با مقوله ثواب کنار بیام و درکش کنم...شاید اشتباهه ولی خب اینجوریم دیگه کاریش نمیشه کرد
هرکاری که خوبه و باعث ارامش روحی و روانی ادم میشه والبته عاقلانه ست همون ثوابه دیگه....
پاسخ:
سلام
ولی اگه بعضی کارهای خوب بهمون آرامش نداد چی؟نباید انجام داد؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی