چندتا نکته:
*داستان من به یک لیلی محتاجم و مصاحبه ی خانم دکتر کشوری را از دست ندین.*این کوچه هم از لحاظ دلنشینی مثل شماره های قبل یکی دو مطلب جالب و خاص داره که انتخابش را بر عهده مخاطبینش میذارم.با این حال من خودم شخصا این دو سه تا مطلبا خیلی دوست دارم.
*عکس پشت جلد و شعرشم داستانی داره برا خودش...!
*متاسفانه به دلیل سهل انگاری بنده و تایپیست یه سری غلط های املایی و همینطور یه سری انتقادهای وارده داریم که امیدوارم با تسامح نظر ازشون بگذرید.
*این کوچه احتمالا آخرین کوچه ای هست که بنده داخلش فعالیت داشتم ولی در اینکه خود نشریه کوچه به بن بست میرسه یا نه نمیتونم الان نظری بدم.
پ ن:
هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوزاندر خم این کوچه ایم :))
قطعا استقبال پرشور دانشجویان از این برنامه و همینطور رضایت آنها در پایان اکران موجب دلگرمی ما در تداوم این برنامه ها می گردد.
در مورد مسابقه نقد نویسی نیز همونطوری که در ابتدای اکران هم گفته شد دوستان بیننده فیلم فرصت دارند نقد نوشته ها و برداشت های آزادشون را نسبت به این فیلم تا تاریخ 10 اردیبهشت به طبقه ی فوقانی تالار شریعتی تحویل دهند.
هر روز چشم هایم پشت یک جفت ویترین شیشه ای کثیف
دنیا را مکدر ،خش خشی و خاک گرفته می دید...
وقتی
با دستمال سفید مخصوصش،عینکم را پاک پاک تمیز کردم؛ و دوباره به چشم زدم
پشت یک جفت ویترین شیشه ای تمیز
این بار دنیا را ،به طور شفاف و واضح
مکدرتر و خاک گرفته تر دیدم!!!
پ ن۱:تکیه کلام یکی از رفقا با لهجه خوزستانی به دوستان عینکی:حیف این چشما نیست گذاشتی پشت ویترین!
پ ن ۲ : دست نوشته ای بود قدیمی در یکی از دفتر هایم
پ ن ۳ :یه چند روزی نیستم،ایشالا با خبرای خوش بر گردیم!
نزدیک به یک سالی میشود که تو وبلاگ قبلی قلم میزدم.از همون ابتدا چیزی که باعث میشد دلگرم به نوشتن در اون وب بشم این بود که فضای صمیمی و خلوتی را پیدا کرده بودم برای دست نوشت هایی که بعضا از دل دستور نوشتن می گرفت.
گذشت و در طول به روز کردن اون وب چه حرف ها که نشنیدیم
گاهی از نازنین قصه هایم
گاهی از مهربان حرفهایم
دوستان به اشتباه شخصیت هایی ساخته بودند که با مهربان و نازنین مد نظر من فرسنگ ها فاصله داشت
در مورد حقیقی یا مجازی بودن آنها حرفی نمیزنم ولی کلا زیبایی وب نوشته ها را همیشه در این میدیدم که قرار ست حقیقت را در فضایی که از بنا مجازی ست عنوان کنی.
هر چند دیگر دارد باورم میشود که این دنیای حقیقی نیز در حقیقت مجازی ست.
به هر حال دلایل زیادی موجب شد تا از وبگاه قبلی با رویکردی شفاف تر
بدون کمترین حدس و گمان و حاشیه ای از طرف دوستان کوچ کنیم و در این خانه ی
مجازی چند صباحی چادر علم کنیم.و شاید چون عشایر چندی دیگر به ییلاقی بروم
متفاوت گونه تر....