حیات خلوت

دست نوشته های یک دانشجو

حیات خلوت

دست نوشته های یک دانشجو

حیات خلوت

مدتی ست یاد گرفته ام با واژه ها بازی کنم،سر به سرشان بگذارم،پیچ و تابشان بدهم.حتی گاهی با آنها قایم موشک بازی میکنم و احساسم را پشت رنگ و لعابشان پنهان میکنم تا آنها مدام در جستجوی من احساسم را فریاد بزنند ...
این دست نوشت ها همه بازی ودست گرمی ست برای نویسنده شدن؛مطمئنم روزی که نویسنده خوبی شدم تازه میفهمم این واژه ها بودند که یک عمر مرا به بازی گرفته اند
آن وقت من میمانم و یک قلم تمام شده و یک کتابخانه پر از تنهایی،گوشه ی حیات خلوت دلم...!
.............
برداشت مطالب این وب با ذکر منبع بلامانع است.

طبقه بندی موضوعی

دريافت کد :: صداياب

شب شعر

چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۶:۱۵ ب.ظ

بچه ها حتما شرکت کنید اگه هم شاعر هستین و دوست دارین تو این مراسم شعرتونو بخونین هر چه زودتر نظر خصوصی بذارین یا بهم میل بدین تا اسمتونو رد کنم(البته احتمالا خودم نیستم!)

پ ن:میگن معاون دانشجویی جدید خودش یه پا صاحب سبک تو شعر و شاعریه،خوش بحال ما بعد الورود ها...:))

پ ن :یاد جشن صلا(زمستان 90) بخیــــــــــــــــــــــــر

  1. بی ربط نوشت مرتبط: و ناگهان چقدر زود دیر می شود....
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۰۷
محمد حاجیان